مدح و شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام
کی میشود به سامره در «سرّ من رای« گـویم به هـادی و تو سـلامٌ عـلیکـما تا روز مرگ جان بدهم در ولایـتان حـبّ شما طلب بکـنم روزی از خدا در فضل «ابومحمّد» ی ای چشمه کرم »ابن الرضا»ست شهرتت ای معدن سخا! صاحب لوای عسگر دین است باب تو ای مـادر عـفـیـفه تو «سوسنِ» حـیا ای همچو بومسیـلمه کذاب، خصم تو تو از کجـا و مدّعی جاهـل از کجا؟ ای آفـتــاب یـازدهـم، ســرّ احـمــدی ای نـورِ از سـلالـه خـورشـیـدِ انّـمـا ای وارث ودیـعـه زهـرا، امـام نـور ای امـتـداد چـشـمـۀ تـطـهـیـر تا شما مسموم زهر خصم ولایت چنان حسن مظلـوم روزگـار تویی مثل مرتضی امروز چشم شیعه به صحن و سرای توست فرزند نور، ای پسرت حجّـت خـدا! در پشت ابر، ماه تـمام تو تا به کی؟ با پای خسته گرم طلب شیعه تا کجا؟ أین الامام؟ یا حسن عسکری، دخیل در انتـظار سـامـره تـوست، کـربـلا |